۱۳۸۸ اردیبهشت ۳۱, پنجشنبه

نگاهی به سوره لهب

نگاهی به سوره لهب


به نام خداوند رحمتگر مهربان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بريده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او باد (1)

تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ ﴿1﴾
دارايى او و آنچه اندوختسودش نكرد (2)

مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ ﴿2﴾
بزودى در آتشى پرزبانه درآيد (3)

سَيَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ﴿3﴾
و زنش آن هيمهكش [آتش فروز] (4)

وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ﴿4﴾
بر گردنش طنابى از ليف خرماست (5)

فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسَدٍ ﴿5﴾

در این ایات اندیشه کنید.


ببینید الله چقدر عاجز شده که به لعن و نفرین بنده و مخلوق خودش میپردازد. این ادم ها هستند که وقتی از کسی عاجز میشویند نفرینش میکنید. اما خدا اگر بخواهد دست ابو لهب را ببرد و نابودش کند با قدرتی که دارد چه نیازی به لعن و نفرین دارد. مگر خودش نمیگوید که هر چیزی را اراده کند ایجاد میشود. خوب اگر میخواهد دستش راببرد و نابودش کند کافیست اراده کند و اگر نمیخواست این کار را بکند پس چرا میگوید بریده باد دست لهب....

جالب اینجاست که ابولهب از دست نفرین الله جان به درمیبرد و نه دستش بریده میشود و نه کشته میشود بلکه در سال دوم هجری بر اثر کهولت سن فوت میکند.