۱۳۸۸ تیر ۹, سه‌شنبه

دلیلی دیگر برای این که قران کلام بشری است.

تقريبا اکثر مفسران و دانشمندان اسلامي قبول دارند که کيفيت ايات قراني از نظر بلاغت و معاني و شيوايي در يک سطح نيست و مثلا بعضي از سوره ها از از بعضي از سوره ها و بعضي از ايه ها از بعضي از ايه ها زيباتر سروده شده است!!!! شخصا وقتي بعضي از تفاسير قران را ميخواندم به کرات ديدم که بعضي از مفسرين قران نوشته اند که مثلا فلان سوره از نظر بلاغت و شيوايي بسيار عاليست يا مثلا فلان ايه بسيار زيباست. خوب وقتي اين مفسرين اشاره ميکنند که مثلا فلان سوره بسيار زيباست مثلما نوعي برتري به اين سوره نسبت به سورهاي ديگر ميدهند. دقيقا مثل دانش اموزان يک کلاس که وقتي اشاره ميشود که فلان دانش اموز بسيار باهوش است اين نشانگر ان است که مثلما در کلاس دانش اموزاني هستند که از نظر هوشي در سظح اين دانش اموز نيستند که به اين دانش اموز اشاره شده است. به هرصورت اين امر بدهي است که کيفيت ايات و سورهاي قران با يک ديگر متفاوت است.

حال شما تصور کنيد که مشغول خواندن ديوان اشعار يک شاعر هستيد و متوجه ميشويد که بعضي از اشعار بهتر از ديگر اشعار سروده شده است. مثلما اين امر را اينگونه توجيه ميکنيد که شاعر در اين اشعار نتوانسته است به خوبي از بيشترين مقدار ذوق و استعداد ادبي خود استفاده کند يا مثلا در فلان شعر ذوق بيشتري را به کار برده است.

خوب اکنون سوالي که پيش مياد اين است که چرا بايد کيفيت همه سورهاي قران از هر نظر چه از نظر معاني و بلاغت و شيوايي و... در بالاترين سطح ممکن نباشد؟ چرا بايد بعضي از ايات به گونه اي زيباتر باشند که مثلا مورد تحسين باشند و بعضي در حد انها نباشند؟ اصولا اگر قران را خدا نازل کرده است چرا اين خصوصيت اثار بشري که بعضي از ان از بعضي ديگر برتر است در قران نيز وجود دارد؟

به هر صورت خدا يا ميتوانسته است همه ايات قران را در بهترين کيفيت ممکن از هر لحاظ از قبيل بلاغت و شيوايي و بار معاني و... نازل کند يا نميتوانسته است. اگر نميتوانسته است که ديگر اسم اين موجود خدا نميتواند باشد. و اگر ميتوانسته است ولي نخواسته است در اين صورت خدا خسيس است. و چون نه صفت ناتواني و نه صفت بخل را نميتوان به خدا نسبت داد اين خود دليلي است که قران کلام بشري است که توسط يک انسان در طول مدت نسبتا زياد 23 سال تدوين شده است.

امام زمان نیز چون نوح شکست می خورد!!!

ایا میدانید شکست امام زمان قطعی است. دلیل شکست امام زمان دقیقا همان دلیلی است که حضرت نوح شکست خورد. البته شاید از نظر شما نوح پیروز شده باشد. ولی اگر دقت کنیم نوح را الله فرستاد تا انسان ها را ارشاد کند! و جهانی سرتاسر نیکی بسازد. بنابر این او نهصد سال مردم را به پرستش پروردگار دعوت کرد. الله چون دید که مخلوقاتش اکثرا ایمان نمیاورند چاره ای اندیشید و گفت که حتما با نابود کردن این عده از کافران و باقی گذاردن مومنان از این به بعد جهان از کافران خالی خواهد شد و همه به پرستش او روی خواهند اورد و از این مسغله غافل بود که ایمان نیاوردن انها به دلیل نوع خلقت انها و شرایط خاص هر فرد از نظر محیط تربیت و ژنتیک و... میباشد. بنابر این نوح و کسانی را که به او ایمان اورده بودند باقی گذارد و بقیه را از زن و مرد و کودک کشت. ولی بعد از این قضیه باز انسان های کافر بر روی زمین امدند. با این حال الله متوجه نشد که مشکل از ان کافران نبوده است و با از بین بردن کافران مشکلی حل نمی شود. او باید بفهمد که وقتی برای ایجاد یک تغییر نگرش در یک شخص روان شناسان سالها کوشش میکنند و شاید به نتیجه هم نمیرسند پس نمیتوان با فرستادن یک پیامبر همه را مومن کرد. او باید بفهمد اگر عده ای از انسان ها کافر میشوند به خاطر نوع افرینشی است که خود او داشته است و با نابود گردن این عده باز عده دیگری خواهند امد. او باید بفهمد که اگر بخواهد همه مومن بشوند باید عالمی دیگر بسازد و از نوع ادمی.
به هر صورت گویا الله میخواهد پروژه ناموق نوح را این باز در قالب امام زمان پیاده کند. در واقع او میخواهد انسانی را بفرستتد که مانند نوح ابتدا به دعوت و ارشاد مردم بپردازد و سپس کسانی را که ایمان نیاورده اند را نابود کند. یک نفر باید به این الله بگوید اگر پروژه حضرت نوح در زمانی واقع شد که اگر به فرض محال نتیجه میداد برای انسان های نسل های بعد میتوانست مفید باشد پروژه امام زمان حتی اگر به فرض صد در صد محال به نتیجه ای برسد چون در اخر الزمان است دیگر سودی برای بشریت ندارد.
در واقع امام زمان در مقابل مقتضای افرینشی که خود الله در قران بیان نموده و ان قرار دادن خوب و بد در سرشت انسان است قیام میکند. در حای که مقتضای جهان شر را ایجاب میکند و نمیتوان با نابود کردن اشرار شر را نابود کرد. هم خود الله و هم امام زمان باید بدانند که انسان به گونه ای افریده شده است که همیشه عده ای از انها به سمت شر تمایل پیدا میکنند و نه یک نفر میتواند انها را اصلاح کند و نه با کشت و کشتار مشکلی حل میشود. همانطور که محمد ابن عبدالله خود معترف بود که نتوانسته است اعراب را مومن کند و به انها میگفت نگوید مومن شده ایم بگوید تسلیم شده ایم.از کسانی که به امام زمان اعتقاد دارند میخواهم به مبانی این قضیه باندیشند و ببینند که تا چه حد محضک است.

۱۳۸۸ تیر ۸, دوشنبه

مذهب برای توجیه کردن ستم ستمکاران امده است.

مذهب برای این به وجود امده است که اعمال غیر انسانی و غیر اخلاقی افراد را در پوشش دین توجیه کند. اگر دقت کنید که تعالیمی اخلاقی که در ادیان الهی وجود دارند حتی بدون وجود دین نیز در نهاد بشری وجود دارند و نیازی به انها نیست و هر کس بدون این که مثلا قران بگوید میداند که کمک به درمانگان خوب است.بنابراین وجود این مسایل در مذاهب ثمره خاصی ندارد . ولی در عوض مذهب میتواند اعمال غیر انسانی را در پوشش تعالیم خود توجیه کند. براي مثال دروغ گفتن کار زشتي است اما مذهب تحت عنوان خدعه ان را توجيه ميکند. قتل انسان کار بدي است اما مذهب ان را در قالب کشتن کفار توجيه ميکند. سکوت در مقابل ظلم زشت است اما مذهب تحت عنوان تقيه ان را جايز ميداند. تجاوز به زن شوهر دار خوب نيست اما قران با کنيز دانستن زنان کافراني که در جنگ کشته و يا اسير ميشوند اين کار را توجيه ميکند. بنابر اين کارکرد مذهب جز اين نيست که به سود جويان اين امکان را ميدهد که اعمالي را که در شرايط معمولي قبيح و زشت است را بدون اعتراض اجتماع انجام دهند. بلاوقع مذهب زشتي اعمال غير انساني را با نقاب (جهاد در راه خدا) و .... ميپوشاند. مظلومان را به قضا و قدر دل خوش میکند و میگوید انچه بر سر شما میاد از تقدیر است. و دست اویزی است برای زور گویی های حاکمان که خود را جانشین خدا بدانند و دستشان برای اعمال هر گونه زور گویی باز باشد تا دیگران نیز به خیال این که این زور گویی ها الهی است سکوت کنند.

الله یک بیمار روانی

الله در قران یك خدای سادیسمی است. او بار ها مخلوقات خود را بدون توجه به شرایط خاص هر فرد از نظر ژنتیكی و محیط تربیتی و.. مجازات میكند در حالی كه باید گفت كه محكومیت این مخلوقات به نوعی محكومیت خالق این موجودات است. در زیر دو نمونه از ایات كه سادیسمی بودن الله را در قران نشان میدهد بیان میكنم.از اهالى آن شهرى كه كنار دريا بود از ايشان جويا شو آنگاه كه به [حكم] روز شنبه تجاوز مى‏كردند آنگاه كه روز شنبه آنان ماهيهايشان روى آب مى‏آمدند و روزهاى غير شنبه به سوى آنان نمى‏آمدند اين گونه ما آنان را به سبب آنكه نافرمانى مى‏كردند مى‏آزموديم سوره 7 ایه 163و چون از آنچه از آن نهى شده بودند سرپيچى كردند به آنان گفتيم بوزينگانى رانده‏شده باشيد (۱۶۶) در این ایات الله شرح میدهد كه بر گروهی از افراد مقرر داشته بود كه در روز شنبه از بركه ماهی نگیرند و الله برای این كه انها را به دام بیندازد كاری میكرده كه این ماهی ها هیچ وقت بر روی اب نیایند به غیر از روز شنبه. و چون این افراد در روز شنبه برای رفع حوایج زندگی خود ماهی ها را صید میكنند به اروزی خود میرسد و انها را بوزینه میكند.بله بدین سان است كه به قول خود قران الله سخت در كمین است و فریب كار ترین فریب كاران است.ایه دومو چون بخواهيم شهرى را هلاك كنيم خوشگذرانانش را وا مى‏داريم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند و در نتيجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد پس آن را [يكسره] زير و زبر كنيم .سوره: 17 , آیه: 16 در این ایه الله میگوید وقتی دلش بخواهد یك شهر را با خاك یكسان كند و به عبارتی كشتار جمعی كند و زن و كودك و مرد را بكشد به ترتیب مذكور عمل میكند.بله و چنین است كه قران در سوره عبس اروزی مرگ انسان را میكند و در سوره نحل او را دشمنی اشكار مینامد.و در جریان عذاب فرعونیان از انتقام گرفتن مخلوقات خویش سخن میگوید. سوره 42 ایه 25موارد یاد شده كوزه ای از بحر بود و نمیدانم چگونه بعضی از افراد ادعا میكنند محمد رسول خالقی است كه مهربان و بخشنده است!!!!!!!

۱۳۸۸ خرداد ۱۳, چهارشنبه

کلامی بهتر از قران

اسلامیان برای اثبات این که قران معجزه است میگویند که در قران نوشته است که هیچ کس نمیتواند ایه ای مانند قران بیاورد. و چون هیچ کس نمیتواند ایای مانند قران بیاورد قران از طرف خدا امده است. پس قاعدتا اگر کسی ایه ای را مانند قران بیاورد نشان از این است که قران از طرف خدا نیست چون در ان نوشته است که هیچ کس نمی تواند ایه ای مانند قران بیاورد.
خوب حالا ما ایه های از قران را با چند بیت از اشعار یک شاعر ایرانی مقایسه میکنیم.

هر كجا بر ايشان دست‏يافتيد آنان را بكشيد و همان گونه كه شما را بيرون راندند آنان را بيرون برانيد [چرا كه] فتنه [=شرك] از قتل بدتر است [با اين همه] در كنار مسجد الحرام با آنان جنگ مكنيد مگر آنكه با شما در آن جا به جنگ درآيند پس اگر با شما جنگيدند آنان را بكشيد كه كيفر كافران چنين است سوره ۲ ایه ۱۹۱

به هر زن زناكار و مرد زناكارى صد تازيانه بزنيد و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد در [كار] دين خدا نسبت به آن دو دلسوزى نكنيد و بايد گروهى از مؤمنان در كيفر آن دو حضور يابند سوره ۲۴ ایه ۲

همان گونه كه خودشان كافر شده‏اند آرزو دارند [كه شما نيز] كافر شويد تا با هم برابر باشيد پس زنهار از ميان ايشان براى خود دوستانى اختيار مكنيد تا آنكه در راه خدا هجرت كنند پس اگر روى برتافتند هر كجا آنان را يافتيد به اسارت بگيريد و بكشيدشان و از ايشان يار و ياورى براى خود مگيريد سوره ۴ ایه ۸۹

به زودى گروهى ديگر را خواهيد يافت كه مى‏خواهند از شما آسوده خاطر و از قوم خود [نيز] ايمن باشند هر بار كه به فتنه بازگردانده شوند سر در آن فرو مى‏برند پس اگر از شما كناره‏گيرى نكردند و به شما پيشنهاد صلح نكردند و از شما دست برنداشتند هر كجا آنان را يافتيد به اسارت بگيريد و بكشيدشان آنانند كه ما براى شما عليه ايشان تسلطى آشكار قرار داده‏ايم .سوره ۴ ایه ۹۱

بريده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او باد. سوره ۱۱۱ ایه یک

كشته باد انسان چه ناسپاس است سوره ۸۰ ایه ۱۷

انسان را از نطفه‏اى آفريده است آنگاه دشمنی آشكار است. سوره ۱۶ ایه ۴

در ایات بالا چیزی جز ادم كشی شكنجه و دشمنی نیست.

ایات بالا را با این سه بیت معروف سعدی مقایسه کنید و بیان کنید که کدام زیباتر انسان دوستانه تر و دلنشینتر است.

بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد
روزگار
دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی