۱۳۸۸ تیر ۱۵, دوشنبه

روان شناسی محمد ابن عبد الله و تاثیر ان در بهشت توصیف شده در قران

اگر به زندگی محمد ابن عبد الله به خوبی بنگریم متوجه میشویم که بهشت در واقع دنیای خیالی است که او برای خود ترسیم کرده است. در واقع شناخت کاردید های روانی این شخص میتواند به خوبی به ما بفهماند که بهشت چگونه جایگاه ارزوها و خیال های پرورش یافته در ذهن محمد است. محمد ابن عبد الله در کودکی یتیم شد و زمانی که برای نگاه داری به عموی خود ابوطالب سپرده شد او را برای چراندن شتر به صحرا میفرستادند و او در هوای بسیار گرم و افتاب بسیار سوزان عربستان وان همه فقر و محرومیت پرورش یافت. انسانها معمولا در هنگام سختی ها سعی میکنند بیشتر با خیال های خود زندگی کنند و محمد نیز در ان صحرای سوزنده تصور درخت های که زیر ان نهرهایی روان است برایش بسیار دلنشین بوده است و بنا بر این در ذهن خیال پرداز خود دنیایی را ترسیم میکرده که نه تنها از افتاب سوزان عربستان در ان خبری نیست بلکه در ان درخت های است که سایه دارند و زیر ان نهر هایی روان است. مسلم است که تصور اگر چه برای یک شخصی که در کویر زندگی میکند دل نشین است ولی برای کسی که در جنگل های سیبری زندگی میکند چندان جالب نیست!!!
از طرفی وی در دوران کودکی و نوجوانی با محرومیت و کمبود غذا روبه رو بوده است قوت او معمولا نانی خشکیده بود است و شیر شتر برای او غذایی بسیار خوب به حساب میامده است. بنا براین در ذهن خیال پرداز خود غذاها و نوشیدنی های مورد علاقه خود را به دنیای خیالی خود اضافه میکند. مثلا جوی هایی را ترسیم میکند که در ان شیر و عسل روانند و درختانی که انار و خرما دارند. در دنیای خیالی او نباید هیچ محدودیتی در خوردن و نوشیدن انچه مورد علاقه اوست وجود داشته باشد. تصور چنین دنیایی در صحرای خشک و بی اب و علف عربستان و با ان همه محرومیت برای این کودک یتیم بسیار دلنشین است. بنابر این انچه را که در دنیای واقعی خود ندارد در دنیای خیالی خود ترسیم میکند.
سومین چیزی که محمد به دنیای خیالی خود اضافه میکند زن است. او در دوران جوانی تا سن بیست و پنج سالگی یعنی زمانی که اکثر همسن های او صاحب فرزند بودند به علت فقر موفق به ازدواج نمیشود و نبود زن بری او تبیدل به نیازی میشود که نمی تواند به ان دست یابد. نیاز به زن برای او تبدیل به عقده ای میشود که ان را جز در دنیای خیالی خود نمیتواند ببابد بنا بر این با اضافه کردن زنان به دنیای خیالی خود دنیای را در ذهن خیال پرور خود میسازد که از لحاظ دسترسی به زنان نیز محدودیتی ندارد. حتی بعد از این که ازدواج میکند با زنی ازدواج میکند که بیشتر برای او جای مادر را دارد و تنها میتواند مهر مادری را که هرگز ندیده بوده است را برایش به ارمغان بیاورد. از طرفی وجود خدیجه به عنوان یک زنی که محمد مجبور به احترام به وی بوده است مانع از این میشود که او بتواند با زنان جوان و مورد علاقه خود ازدواج کند. هرچند بعد از فوت خدیجه و به قدرت و ثروت رسیدن محمد در مدینه تلافی نبود زن را در زمان جوانی و میانسالی خود با گرفتن زن های متعدد پر میکند ولی با این حال در بهشتی که برای دین خود ترسیم میکند به زنان یا همان حوریان بهشتی جایگاه ویژه ای میدهد. حتی توصیف باکره بودن زنان و این که دست هیچ مردی تا کنون به انها نرسیده است خود ناشی از غیرت بیش از حدی است که این شخص داشته و به همان خاطر زنان خود را بعد از مرگ ممنوع از ازدواج میکند و محدودیت های زیادی را برای انها در معاشرت با مردان بر اساس نصوص قرانی در نظر میگیرد.
به هر صورت بهشتی که محمد در قران ترسیم میکند که علاوه بر این که منبعث شده از عقده های واپس خورده خود او در دوران کودکی و جوانی است این مزیت را برای او داشته که میتوانسته است باعث تحریک عرب ان زمان به پیوستن به دین او با توجه به گرایش و علاقه عراب به زن و خوراکی باشد.
اما با این حال در بهشتی که محمد در قران توصیف میکند انسان بیشتر حیوان گونه زندگی میکند چرا که تنها به خوردن و اشامیدن و عشق بازی با حوریان بهشتی میپردازد. در حقیقت انسانیت انسان که با انجام اعمال نیک از قبیل کمک به درماندگان و از خود گذشتگی و سایر صفات عالی انسانی مصداق میابد در بهشت توصیفی محمد ابن عبد الله محلی برای ابراز وجود نمی یابد.